تبادل
لینک هوشمند
برای تبادل
لینک ابتدا ما
را با عنوان
خروج ممنوع و آدرس
mftoch.LoxBlog.ir لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
J'ai quitté mon pays سرزمینم را ترک گفتم J'ai quitté ma maison خانه ام را ترک گفتم Ma vie, ma triste vie زندگی، زندگی غمگین من Se traîne sans raison بی دلیل مرا در بر گرفت J'ai quitté mon soleil را ترک گفتم آفتابم J'ai quitté ma mer bleue بحر آبی ام را ترک گفتم Leurs souvenirs se réveillent خاطرات آنها زنذه می شود Bien après mon adieu درست بعد از وداع من Soleil! Soleil de mon pays perdu آفتاب! آفتاب سرزمین گمشدۀ من Des villes blanches que j'aimais شهرهای سپیدی که دوست میداشتم Des filles que j'ai jadis connues دخترانی که پیشترها می شناختم J'ai quitté une amie دوستی را ترک گفتم Je vois encore ses yeux بار دیگر چشمانش را می بینم Ses yeux mouillés de pluie که مرطوب از باران است De la pluie de l'adieu از باران بدرود Je revois son sourire باز لبخند او را می بینم Si près de mon visage بسیار نزدیک به چهرۀ خود Il faisait resplendir که می درخشید Les soirs de mon village در شبهای سرزمین من Mais du bord du bateau ولی در عرشۀ کشتی ای Qui m'éloignait du quai که مرا از اسکله دور می کرد Une chaîne dans l'eau (چون) زنجیری در آب A claqué comme un fouet بر من تازیانه می زد J'ai longtemps regardé مدت درازی نگاه کردم Ses yeux qui fuyaient به چشمان گریزانش La mer les a noyés که بحر غرقشان می کرد Dans le flot du regret در سیلاب افسوس